مروری بر فیلم عاشقانه‌‌ی افتر

 

AFTER

 

۲۰.۳.۱۴۰۳ یکشنبه

 

از نظر من عاشقانه‌ی قشنگی است. تصویری از حال و هوای جوانانه و بی‌خیالی دوران دانشگاه و شیطنت‌هاشان دارد. مشکلات عاطفی و رفتاری جوانان و تأثیراتی که پدر و مادر بر فرزندان می‌گذارند و این که گاه بی‌توجهی والدین چه فجایعی را از نظر روانی بر فرزندان تحمیل می‌کند را خیلی عالی به تصویر کشیده است. و نکته جالبش آن است که عشق چگونه ما را تغییر می‌دهد که در روند فیلم به خوبی در رفتار تسا و هاردین خیلی خوب به نمایش گذاشته شده است. بازی خوب زوج عاشق بر جذابیت فیلم افزوده است.

 

پس از آن (به انگلیسی: After) فیلمی محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی جنی گیج و نویسندگی سوزان مک مارتین، تامارا چستنا و گیج است. این فیلم برگرفته از کتابی با همین نام است که در سال ۲۰۱۴ از آنا تاد منتشر شد. جوزفین لانگفورد در نقش تسا یانگ ظاهر می‌شود که در دانشگاه رابطه‌ای آشفته را با پسری به نام هاردین اسکات با بازی هیرو فاینس-تیفین آغاز می‌کند.این فیلم برای افراد بالای ۱۸ سال مناسب است. «ویکی‌پدیا»

 

در ادامه یادداشتی که در کانال تلگرامم در موردش نوشتم رو می‌ذارم.

❤️عشق در فیلم افتر❤️

 

دیشب حالم خوب نبود و دنبال فیلم «پنهان، هانکه» و «شب، آنتونیونی» و «خواب زمستانی، بیلگه جیلان» که استاد کلانتری عزیز معرفی کرده بود، در کانال فیلم تلگرام می‌گشتم که فیلم عاشقانه‌ی «افتر» رو که بیشتر از دو سال پیش دیده بودم و استاد در وبینار نوشتیار باز هم معرفیش کرده بود، توجهم رو جلب کرد. و نتونستم از دیدنش چشم‌پوشی کنم.

 

گاهی در حالت بی‌حوصلگی و انگیزه نداشتن و در اوج غم، دیدن یک عاشقانه‌ی سرشار از احساس و شور زندگی واقعن لازمه که فارغ از همه چی بشی و بذاری که با وارد شدن به حال و هوای عاشقانه و به یاد جوانی افتادن حال دلت خوب بشه. که بعد از دیدن فیلم متوجهش شدم.

 

اما از دیشب که دیدمش این بیت حافظ شیرین‌سخن: «عشق کاری است که موقوف هدایت باشد.» که بیانگر حال و هوای زوج عاشقه. همراه با صحنه‌های فیلم در سرم می‌چرخه.

 

بدون هدایت درست از جانب عاشق و معشوق گاه کار به جاهایی می‌کشه که آن سرش ناپیداست. راه حلش شاید بسیار ساده باشه. می‌شه باکمی بهتر شنیدن همدیگه و توجه به نیازهای هم و لجبازی نکردن، رابطه‌ها رو به بهترین جاهای ممکن برسونیم. اما ما انسان‌ها غرق در خواسته‌های بی‌پایان خودمونیم و وقتی کسی رو که عاشقشیم، از دست دادیم، متوجه از دست دادنش می‌شیم و سنگینی بار غمش گاه کمرمون رو می‌شکنه. و افسوس که گاهی زود دیر می‌شه، خیلی زودتر از حد تصورمون.

 

جمله پایانی فیلم جالبه می‌نویسم.

«من رمان‌های زیادی خواندم که می‌گن: عشق مرکز جهان است و این که چیزی است که برای بقا نیاز داریم از دارسی تا هیث کلیف، فکر می‌کردم همه احمق‌اند. که عشق یک چیز خیالی است. و تنها در صفحات کتاب‌ها یافت می‌شود اما وقتی الیزابت بنتم را دیدم تمام افکارم تغییر کرد. هیچ وقت گمان نمی‌کردم خودم را در موقعیتی ببینم که مسحور کسی شوم. تا این که او را دیدم و او دستم را گرفت و از تاریکی‌ها رهاند و نشانم داد که روح‌های‌مان از یک چیز ساخته شده است. روح من و او همسان است. مرا ببخش. یک بار از من پرسیدی در این دنیا چه کسی را بیشتر از همه دوست دارم، آن روز سکوت کردم. اما اکنون می‌دانم، او تو هستی.»

 

۱۴۰۳.۳.۲۱دوشنبه/10jun 2024

 

 

 

.

#خوش_ببینید

#فیلم_خوب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *