داستان مردی که همه را مقصر می‌دانست

دسته

پسرخاله‌اش بود و سه سال از او کوچکتر. بسیار خوش‌قلب و ساده‌دل  و خوش صحبت با چهره‌ای دوست‌داشتنی و جذاب. همه دوستش داشتند اما ساده‌دلی‌اش موجب بی‌اعتباری و گاه تمسخرش از جانب اطرافیان می‌شد.

از همه نظر متفاوت بودند و شاید علت جلب توجه‌اش به او همین متفاوت بودن‌شان بود.

سیزده ساله بود که برای تعطیلات تابستانی یک ماه کنار خانه‌شان خانه گرفتند و در تمام مدت روز با خواهر و برادران‌‌شان با هم همبازی بودند.  او یک روز در جمع خانوادگی تمام نان شیرمال سهم خودش را به زور به او  داد. مادرش با حالت بدی اعتراض کرد یک تکه از نان شیرمالت را به هیچکس نمی‌دهی حالا تمامش را به زور به نازی می‌دهی؟

او با کمرویی خندید و به نازی نگاه کرد و نازی تا بناگوش از خجالت سرخ شد و از اتاق بیرون دوید. از آن روز از او فرار می‌کرد.

بعدها فهمید بسیار دوستش دارد. اما او به عنوان یک پسرخاله دوستش داشت نه بیشتر.

عشقی یک‌طرفه بود و مایه دردسر برای هر دوتای‌شان.

بزرگترین اشتباه زندگی‌اش پذیرفتن درخواست ازدواجش ناگهان پس از ده سال بود. از بس نالید و گریست و هرکسی را به خواستگاری‌ فرستاد خسته شده بود و ناگاه تصمیم گرفت و بعد از آن پشیمانی برایش حاصلی نداشت.

ده سال به خاطر وجود پسرانش تحملش نمود  تا این‌که اولین بار که با خواسته‌اش مخالفت نمود مادرش را برای منصرف نمودنش آورد و مادرش کتکش زد  و او فقط نظاره‌گر شد. به خاطر پسرانش  بخشیدش و باز گشت اما  باز هم این بار خودش کتکش زد. برای همیشه ترکش کرد.  چون ادعا می‌کرد عاشقانه دوستش دارد. مرتب تغییر مکان می‌داد که نتواند طلاق بگیرد. ۷ سال طول کشید تا غیابی طلاق گرفت.

هیچ‌گاه و تا به حال که بیش از ده سال می‌گذرد هنوز نتیجه  رفتار ناشایستش را نپذیرفته است و پدر و مادر و برادر و خواهر نازی  را چون پس از ترکش در خانه‌شان پذیرایش شدند مقصر می‌داند.

ایراد بزرگی که داشت آن بود که همیشه دیگران را مقصر کارهای اشتباه و ساده‌دلی و زود رنجی‌ و … خود می‌دانست.

علت شکست‌هایش ثبات شخصیتی نداشتن بود. اما چون خود را  بسیار هم دانا می‌‌پنداشت همه را مقصر می‌دانست جز خودش. همیشه  در حال نالیدن بود از ناسازگاری روزگار کج‌رفتار و مردم بدکردار و زمانه‌ی غدار.

هنوز هم که پیر شده و فرزندانش ازدواج کرده‌اند به همان‌گونه مانده است. این اخلاقش موجب شده حتی خواهر و برادر و نزدیک‌ترین کسانش از او بیزار گردند و ترکش کنند اما او هنوز در حال مقصر دانستن دیگران است و نالیدن و نالیدن و نالیدن. چرا؟

 

چرا دیگران را مقصر اشتباهات خود می‌دانیم؟

 

۱. سرزنش کردن دیگران راحت‌تر از سرزنش کردن خودمان است.

 

همه ما عادت داریم دیگران را سرزنش کنیم. در واقع آن‌ها را متهم کارهای اشتباه خود می‌دانیم . سرزنش کردن دیگران و انداختن تقصیر گردن دیگران همیشه راحت‌تر از این است که خودمان را زیر سوال ببریم. مثلاً بعضی از والدین عادت دارند که مدام کودک‌شان را سرزنش کنند؛ در حالی که خطاهای تربیتی و رفتاری خود را در نظر نمی‌گیرند.

 

۲. دوست دارید نقش قربانی بازی کنید

از دیدگاه روانشناسی بسیاری از ما دوست داریم خودمان را قربانی نشان دهیم. دیگران را به خاطر مشکلات‌شان سرزنش می‌کنیم و اشتباه خود را در نظر نمی‌گیریم و در نتیجه مانند یک انسان قربانی رفتار می‌کنیم و با قربانی جلوه دادن خودمان، احساس آرامش بیشتر و جلب توجه می‌کنیم.

 

۳. تصمیم‌گیری زودگذر

 

هنگامی که با یک مشکل یا تنش روبرو می‌شویم، ممکن است به دلایلی مانند عجله، احساسات ناخوشایند یا نقص در ارزیابی، و از زیر باربه سرعت به نتیجه می‌رسیم و دیگران را به عنوان مقصر معرفی می‌کنیم.

 

۴. نقص در ارتباطات

 

گاهی اوقات نقص در ارتباط و انتقال کامل اطلاعات می‌تواند منجر به این شود که ما دیگران را به عنوان مقصر اشتباهات خود ببینیم.

 

۵. عدم تحمل

 

برخی از افراد تمایل دارند که اشتباهات و مشکلات را به دیگران نسبت دهند تا از پذیرش مسئولیت‌ها و تحمل آن خودداری کنند.

 

۶. محافظه کاری

 

گاهی اوقات اعتراض به دیگران و معرفی آنها به عنوان مقصر، نوعی حفاظت از خود مقابل احساس مسئولیت است و باعث می‌شود ما از بررسی کردن وضعیت خود فرار کنیم.

 

۷. عدم توانایی در معرفی اشتباهات

 

گاهی اوقات ممکن است ما نتوانیم به‌ درستی اشتباهات و نقص‌های خود را تشخیص دهیم و در نتیجه به شکل نادرستی آن را به دیگران نسبت دهیم.

 

در نهایت، تحلیل صحیح و متعادل واقعیت‌ها و تلاش برای درک دقیق اتفاقات می‌تواند ما را در جلوگیری از نسبت دادن اشتباهات به دیگران دور کند و به ما کمک کند که به عنوان یک فرد مسئولیت پذیر و عاقل عمل کنیم.

نپذیرفتن اشتباهات یک رفتار رایج است که از دیدگاه روانشناسی می‌تواند از عوامل مختلفی ناشی شود.

در ادامه به برخی از دلایل روانشناسی نپذیرفتن اشتباهات اشاره می‌کنم:

 

۱. نگرانی از کاهش اعتبار

 

بسیاری از افراد از نظر روانی ممکن است از  اشتباهات خود بترسند و نتوانند آن‌ها را بپذیرند، زیرا می‌ترسند که این اشتباهات باعث کاهش اعتبار یا احتمالن عواقب منفی برای‌شان شود.

 

۲. مقاومت در برابر تغییر

 

برخی از افراد پذیرش اشتباهات را به عنوان یک تهدید برای تصورات و زندگی خود می‌بینند. این افراد ممکن است به دلیل ترس از تغییر یا از دست دادن کنترل زندگی، اشتباهات خود را نپذیرفته و رد می‌کنند.

 

۳. حفظ احساس خود‌ارزشی

 

خودارزشی به معنای ارزشی است که فرد به خودش می‌دهد و آن را باور دارد. این ارزش‌ها ممکن است مربوط به اعتقادات، ارزش‌های اخلاقی، اهداف و آرزوها، استقلال، احترام به خود و دیگران و سایر موارد مرتبط باشد. خود ارزشی می‌تواند توسط تجربه‌ها، تربیت و آموزش، فرهنگ و محیط اجتماعی و سایر عوامل ایجاد شود. این ارزش‌ها می‌توانند به عنوان راهنمایی برای تصمیم‌گیری‌ها و رفتارها در زندگی استفاده شود و به فرد کمک می‌کند تا هدف‌ها و آرزوهای خود را دنبال کند و زندگی معناداری را تجربه کند.

بسیاری از افراد از نظر روانی، احساس خودارزشی را مانند هویت خود می‌بینند. اشتباهات را نپذیرفتن به عنوان احساس خودارزشی می‌تواند به عنوان یک مورد از  خود را حفظ نمودن از آسیب آجتماعی  به کار برده شود.

 

۴. تجربه‌های گذشته

 

تجربه‌های گذشته، به ویژه هنگامی که فرد تحت تحمیل و فشار قرار گرفته است یا دردهای عاطفی زیادی را تحمل نموده است، ممکن است باعث شود که از پذیرش اشتباهات خود دوری کند.

 

از این رو، مدیریت این رفتارهای نپذیرفتنی، نیازمند آگاهی از خود و عملکرد ذهنی و روانی است.

روانشناسی کاربردی و مشاوره می‌تواند به فرد کمک کند تا بهترین راه حل را برای مدیریت الگوهای رفتاری پیدا کند و به سمت پذیرش اشتباهات و رشد فردی بیشتر برود.

 

راه های مقابله با دیگران مقصر دانستن از نظر روانشناسی چیست؟

 

مقابله با دیگران مقصر دانستن از نظر روانشناسی به مجموعه‌ای از روش‌ها  که افراد را قادر می‌سازد با موقعیت‌هایی که در آن دیگران مقصر دانسته می‌شوند، به خوبی مقابله کنند. این روش‌ها می‌توانند به افراد کمک کنند تا با احساسات منفی مانند خشم، ناراحتی، نارضایتی و احساس توهم مقصر بودن دیگران بهتر مقابله کنند.

در زیر چند راهکار روانشناسی برای مقابله با دیگران مقصر دانستن آورده شده است:

 

۱. تحلیل موقعیت

 

اولین قدم برای مقابله با دیگران مقصر دانستن، تحلیل موقعیت و شرایط زندگی است. در این مرحله، می‌توانید با تحلیل دقیق و بی‌طرفانه موقعیت و ارزیابی عوامل مختلف، بهتر بفهمید که آیا واقعاً دیگران مقصر هستند یا خیر. این تحلیل می‌تواند شامل بررسی عوامل محیطی، عواطف و احساسات شما و دیگران، واکنش‌های شما و دیگران و تأثیر آنها بر موقعیت باشد.

 

۲.برقراری ارتباط مؤثر با دیگران 

 

برقراری ارتباط مؤثر با دیگران می‌تواند به شما کمک کند تا مسائل را به طور صریح و باز و صادقانه بررسی کنید. شما می‌توانید از مهارت‌های ارتباطی مثل گوش دادن فعال، ابراز احساسات و برطرف نمودن نیازها به شیوه‌ای متعادل و محترمانه استفاده کنید. این کار می‌تواند به شما کمک کند تا مشکلات را به طور مشترک حل کنید و از دیگران مقصر دانستن خودداری کنید.

 

۳. خودآگاهی

 

خودآگاهی در مورد احساسات، تفکرات و واکنش‌های خود می‌تواند به شما کمک کند تا در مواجهه با دیگران مقصر دانستن، بهتر و مؤثرتر عمل کنید. با تمرکز بر خودآگاهی، می‌توانید بهتر درک کنید که چگونه احساسات و تفکرات شما در موقعیت‌های مختلف تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌توانید این واکنش‌ها را کنترل کنید.

 

۴. تغییر نگرش و دیدگاه خود نسبت به موقعیت

 

تغییر نگرش و دیدگاه خود نسبت به موقعیت می‌تواند به شما کمک کند تا با دیگران مقصر دانستن بهتر مقابله کنید. به جای تمرکز بر احساس توهم مقصر بودن دیگران، می‌توانید به سمت تمرکز بر راه‌حل‌ها و رویکردهای مثبت حرکت کنید. این کار می‌تواند به شما کمک کند تا از انرژی منفی خود دور شوید و به جای آن، به ساختن روابط سالم و بهبود زندگی خود در کنار دیگران بپردازید.

 

۵. استفاده از تکنیک‌های مدیریت استرس

 

استفاده از تکنیک‌های مدیریت استرس می‌تواند به شما در مقابله با دیگران مقصر دانستن کمک کند. این تکنیک‌ها شامل تمرینات تنفس عمیق، مدیتیشن، ورزش، تمرینات استراحت و خواب کافی می‌شوند. این تکنیک‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا استرس و اضطراب خود را کاهش دهید و بهتر با موقعیت‌هایی که دیگران مقصر دانسته می‌شوند، مقابله کنید. این روش را خودم امتحان نموده‌ام و تاثیرات قابل توجهی دارد. حتما امتحان کنید.

 

مهمترین نکته در مقابله با دیگران مقصر دانستن این است که به خودتان و دیگران احترام بگذارید و به جای تمرکز بر گذشته و اشتباهات، به ساختن آینده و بهبود روابط کنونی تان بپردازید.

 

برخی از کتاب‌های حوزه مقصرپنداری عبارتند از:

 

۱. “مقصرپنداری: چگونه از عادت مقصرپنداری خود رها شویم و زندگی خود را تغییر دهیم” اثر برنت براون.

این کتاب به شما کمک می‌کند تا از عادت مقصرپنداری خود رها شوید و به جای آن، به خودتان و دیگران به عنوان یک تیم فکر کنید.

۲. “مقصرپنداری: چگونه از عادت مقصرپنداری خود رها شویم و بهترین خودمان را بسازیم” اثر جان میلر.

این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید از عادت مقصرپنداری خود رها شوید و خودتان را به بهترین نسخه خود تبدیل کنید.

۳. “مقصرپنداری: چگونه از عادت مقصرپنداری خود رها شویم و زندگی موفقیت‌آمیزی را بسازیم” اثر لیزا رومرو

این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید از عادت مقصرپنداری خود رها شوید و زندگی موفقیت‌آمیزی را بسازید.

۴. “مقصرپنداری: چگونه از عادت مقصرپنداری خود رها شویم و روابط بهتری بسازیم” اثر گری شپارد

این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید از عادت مقصرپنداری خود رها شوید و روابط بهتری با دیگران بسازید.

۵. “مقصرپنداری: چگونه از عادت مقصرپنداری خود رها شویم و خلاقیت خود را به اوج برسانیم” اثر استیون پرسفیلد

این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید از عادت مقصرپنداری خود رها شوید و خلاقیت خود را به اوج برسانید.

 

البته کتاب‌های متعددی نیز در حوزه روانشناسی و روانشناسی مثبت وجود دارند که به موضوع دیگران مقصر پنداری و پذیرش اشتباهات می‌پردازند. در زیر چند کتاب برتر در این حوزه را معرفی می‌کنم که می‌توانند به شما کمک کنند تا درک عمیق‌تری از این موضوع کسب کنید و به روش‌های متفاوتی برای مواجهه با آن بیاموزید:

 

۱. “The Gifts of Imperfection: Let Go of Who You Think You’re Supposed to Be and Embrace Who You Are” نوشته برنه براون

این کتاب به مطالعه‌ یادگیری از اشتباهات و ادراک از جاافتادگی‌ها پرداخته و به شما کمک می‌کند تا با مواجهه آرام و کنار آمدن با ادراکاتی که دیگران مقصر هستند، رشد و توسعه فردی داشته باشید.

 

۲. “Mindset: The New Psychology of Success” نوشته کارول دوئک و لیسو دروِک

 

این کتاب به تحلیل فرهنگ و رفتارهایی که ممکن است ما را به اشتباهات خود برساند و ما را از پذیرش اشتباهات خود دور نگه دارد، می‌پردازد و راهکارهایی را برای آن ارائه می‌دهد.

 

۳. “Rising Strong: How the Ability to Reset Transforms the Way We Live, Love, Parent, and Lead” نوشته برنه براون

 

این کتاب به تحلیل رویکردهایی که برای مواجهه با چالش‌های زندگی اهمیت دارد می‌پردازد و نکاتی را برای پذیرش اشتباهات و ادراک جاافتادگی‌ها ارائه می‌دهد.

این کتب تنها چند مثال از کتاب‌های موجود در حوزه دیگران مقصر پنداری هستند. با مطالعه و کاوش در این حوزه می‌توانید از منابع بسیار دیگری نیز برای مطالعه و یادگیری دست پیدا کنید.

این کتاب‌ها می‌توانند به شما کمک کننده باشند تا عادت مقصرپنداری خود را تغییر دهید و به جای آن، به خودتان و دیگران با عشق و احترام نگاه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *