#چالش_صدروزه_وبلاگ‌نویسی

روز هشتاد و یکم

بنویسیم: روز چهاردهم

تمرین امروز از نرجسه😍

چه موضوعی از همه بیشتر ذهن شما را مشغول کرده؟
فرض کنید قرار است در موردش با شخصی که دوستش دارید مکالمه کنید.

این مکالمه را پیرامون آن موضوع شکل دهید.

امروز قطع وای‌فامه که دو ماهه بعلت کندن سیم‌هاشون و بازسازیش  قطع شده و شاتل بود مخابرات گفت چون شاتله نمی‌تونیم اشکالشو ببینیم. اونو قطع کردم و حالا هشت روزه اینو گرفتم بازم هر روز یکی میاد تو خونه رو چک می‌کنه. یکی از خارج از خونه رو دیگه به رییس‌شون امروز ز زدم که سیم‌ها سالمن اما نمیدونن از چیه؟  مودم رو دو روز گرفتن و نگهداشتن تا سالم بودنشو چک کنند.

جالبه مخابرات دولتی کسی توش نیس گفته تحویل نگهبانی بدم با هماهنگی قبلی رفتم نگهبان نبوده ده دقیقه دم در منو نگهداشتن تا اومده. یعنی باید دولتی که مخابراتش که مهمترین بخشش هست کامل تعطیله در عین روز غیر تعطیلش. اوضاعش اینه  از نظر من باید درشو گل بگیرن و همه‌شونو یک جا دار بزنن. برن دیگه. والا به خدا.

جالبه چهارشنبه گفتن اشکال از سیم تلفن و مودمه رفتم تمام سیمارو عوض کردم باز وصل نشده. حالا مودمی که گفتن سالمه و دو روز نگهش داشتن میگه برو یک مودم نو بخر از مودمته حتما.

میگم مگه خودت امتحانش نکردی گفتی سالمه. می‌گه مگه حالا چنده، پنجاه هزار تومان یکی بخر امتحان کن.

منم اونقدر عصبانی شدم . گفتم نه لطفا کنسلش کنید چون فردا می‌گید حتما خونه‌تونم عوض کنید تا مشکل تلفنتون حل بشه.

میگه خانم شما چرا این‌قدر عصبی و کم حوصله آید!!!!!! جل‌الخالق!!!! ما را از این دیوانه‌ها رهایی ده!

بعد از هفتاد روز دواندن میگه چقدر کم حوصله آید. به نفهم آدمی چه توان گفت که حد حوصله‌مان چقدر است؟

الله اکبر از روی زیاد این کارمندان بی‌سواد و پر رو و همه‌چیز دان هیچ چیز ندان و بی‌نزاکت.