مروری بر سریال بعد از زندگی «After life»

اگر عشقتون رو از دست دادین اما هنوز عاشقشین حتی بیشتر از قبل. اگر کسی رو هنوز دوست دارین که اون نمیتونه دوستتون داشته باشه و اگر اونقدر عاشقید که دلتون نمی‌خواد بدون عشقتون زندگی کنید و حتی از دوریش قصد خودکشی دارید تا پایان این سریالو ببینید، بعد خودکشی کنید.

حیفه این سریال کمدی_درام با اون طنز جذاب و گاه منزجرکننده رو ندیده بمیرید. اگر با من موافق نیستید ببینید و بعد نظرتون رو با من هم درمیون بذارید. 

لینکش رو در کانال تلگرامم براتون گذاشتم. 

سریال «پس از زندگی (After Life) که در ایران به عنوان «زندگی پس از مرگ» نیز شناخته می شود، مجموعه تلویزیونی کمدی-درامی بریتانیایی به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی ریکی جرویز است که تا به حال دو فصل آن از شبکه نتفلیکس پخش شده است.

ریکی جرویز در سریال زندگی پس از مرگ نقش اصلی را هم بازی می کند. پخش سریال پس از زندگی از ۸ مارس ۲۰۱۹ از شبکه نتفلیکس شروع شد. فصل دوم این مجموعه تلویزیونی هم ۲۴ آوریل ۲۰۲۰ پخش شد. در حال حاضر، خبرها حاکی از آن است که نتفلیکس و جرویز بر ساخت فصل سوم پس از زندگی با هم به توافق رسیده اند.

 

ریکی جرویز در سریال زندگی پس از مرگ نقش تونی را ایفا می کند. روزنامه نگاری که در یکی از روزنامه های محلی در یکی از شهرهای کوچک انگلستان مشغول به کار است. تونی پس از مرگ لیزا همسرش بر اثر سرطانی دچار سرخوردگی و پوچی عمیقی می شود. تونی به حدی وارد دور باطل و پوچی می‌شود که تصور می‌کند بهترین کار آزار و اذیت دیگران است، چون می‌خواهد دیگران هم به اندازه او عذاب بکشند.

 

 

ژانر: کمدی سیاه، کمدی-درام

سازنده، نویسنده، کارگردان: ریکی جرویز

بازیگران: ریکی جرویز، دایان مورگان، کری گودلیمن، ماندیپ دیلون، اشلی جنسن، رویزین کانتی، پنه ‌لوپه ویلتون، تونی وی

آهنگساز: اندی باروز

کشور سازنده: بریتانیا

زبان اصلی: انگلیسی

تعداد فصل ها: ۲ فصل (تمدید شده برای فصل ۳)

تعداد قسمت ها: ۱۲ قسمت

مدت زمان هر قسمت: ۲۵-۳۱ دقیقه

شبکه اصلی: نتفلیکس

IMDb: ۸،۴

راتن تومیتوز: ۷۳٪

متاکریتیک: ۶۰


سریال «پس از زندگی» یا زندگی بعد از مرگ یا افتر لایف مجموعه کمدی-درامی به نویسندگی و کارگردانی ریکی جرویز و ساخته‌ی شبکه نتفلیکس است. این مجموعه تلویزیونی که زندگی روزنامه‌نگاری دل‌شکسته را پس از مرگ همسرش دستمایه قرار داده، به شدت مورد توجه منتقدان و بینندگان قرار گرفته و عنوان یکی از بهترین سریال‌های دنیا را از آن خود کرده است.

 

 

زمانی که با تونی جکسون (ریکی جرویز) آشنا می‌شویم ، او در حال عزاداری برای همسرش است.  وی در آغاز فیلم در حال تماشای ویدیویی از همسرش لیزا (کری گودلیمان) است که قبل از مرگ برای او ساخته است. لیزا از او می خواهد غم و غصه را کنار بگذارد و زندگی شادی برای خودش مهیا کند. مطمئنن تونی همه این توصیه‌ها را نادیده گرفته است. در عوض ، او در خانه و محل کار خود رفتارهای خوبی نشان نمی‌دهد زیرا او بیشتر از آنچه که فکر می‌کرده دچار غم و اندوه شده است.

جالب بودن سریال آن است که در تمام مراسم‌ها فیلم گرفته شده است و تونی در مواقع بیکاری وقتش را با دیدن ویدیوها می‌گذراند.

 

با اعتقاد به این‌که لیزا تنها کسی است که او را فهمیده یا می‌تواند درک کند ، تونی شوخ‌طبع و بذله‌گوی و شیطان به انسانی  بدرفتار و طعنه‌زن و تلخ تبدیل شده‌است که از هر فرصتی استفاده می‌کند تا به خود و همه اطرافیانش یادآوری کند که زندگی وقت تلف کردن است و قصد دارد خودش را بکشد تا دیگر رنج نکشد. (علی رغم دید مثبت این سریال برای ادامه زندگی ، من واقعاً After Life را برای هر کس که قبلاً خودکشی کرده است توصیه نمی کنم.)

 

در چند قسمت اول ، نگرش وحشتناک تونی برای پوچ بودن زندگی بر کل داستان حاکم است. این حالت برای طرفداران (ریکی جرویز) آشناست، تونی با اهانت به اهالی شهر که از صحنه اول با پستچی نگون‌بخت آغاز می‌شود و با تکرار چند صحنه بعدی حالت انزجار خاصی به بیننده دست می‌دهد اما وقتی متوجه از دست دادن همسرش و عشق و وفاداریش می‌شوی ناگهان محبت خاصی به او پیدا می‌کنید. تونی با رفتارهای تندش سعی می‌کند افراد را متوجه خودش کند. او با همکاران خوش بینش وقت بیشتری را می‌گذراند.

او کارمند یک مجله خبرهای عجیب است که مواجهه با این افراد هم به جذابیت سریال می‌افزاید. یکی از همکارانش به اسم کتی که “عاشق کوین هارت” است.  جدل‌های کلامی جالبی دارد.

او یک شب زمانی که دارد با برادرزنش که رییس او نیز هست و در طی روز مواظب اوست که خودکشی نکند، وقت می‌گذراند ، توسط کمدین دیگری روی صحنه خوانده می‌شود و این لحظه‌ای است که او می‌تواند خودش را پیدا کند. در اینجا ایده‌ای وجود دارد که بپذیریم چگونه غم و اندوه می‌تواند منجر به تغییر و ایجاد رفتارهای درست شوند.

 

 

نقطه عطف سریال آشنایی او با زنی میانسال به نام آن است که او نیز عاشق همسرش است و بیست سال قبل او از دست داده و هر روز بر سر قبر همسرش است و این تشابه احساسات روز به روز آنان را به هم نزدیک‌تر و وابسته‌تر می‌کند.

نکاتی که« آن» مادرانه و با شوخ‌طبعی خاص خود به او گوشزد می‌کند دیدش و زندگی‌اش را متحول می‌کند و از نظر من بر این نکته تاکید دارد که ما انسان‌ها تا چه اندازه می‌توانیم بر زندگی یکدیگر با کلام‌ و رفتارمان تأثیرگذار باشیم.

تونی با شوخ‌طبعی و نگرش مثبت آن و راهنمایی‌هایش برای شروع زندگی جدیدش مجددن حس  شادی و شوخ‌طبعی‌و شیطنتش را به مرور اما با تلاش بسیار باز می‌یابد.

 

فرد دیگری که داستان را جذاب می‌سازد یک زن که کارگر جنسی است و زن هر وقت تونی او را فاحشه خطاب می‌کند با تکرار کارگر جنسی به مخاطب می‌فهماند که این شغل اوست و تونی در اولین دیدارش او را با احتیاط به خانه می‌آورد اما از او می‌خواهد فقط ظرف‌ها را شسته و خانه‌اش را تمیز کند و به آن وجه کمک کردن او به زن متوجه‌مان می‌سازد و ادامه دوستی ساده‌شان لحظات شیرینی را در سریال جاری می‌کند.

مرگ پدرش نقطه عطف دیگر سریال است که با وجود آن که آلزایمر دارد اما تونی هر روز به دیدارش می‌رود و پس از مرگش با یادآوری خاطرات پدرش از او بعنوان پدری خوب یاد می‌کند.

لذت انسان بودن و انسانیت را به عینیت می‌کشاند.

اگر سریال‌های کمدی را دوست دارید حتما ببینید من در بسیاری از صحنه‌هایش به قهقهه خندیدم و بعضی بخش‌هایش را چند بار دیدم.

اگر دوست داشتید ببینید لینک کانال را در کانال تلگرامم گذاشته‌ام هر سه فصل آن یک جاست.

https://t.me/mahro1402

#خوش_ببینید

#سریال

#نتفلیکس

 

منابع

Blog.okcs.com

Gamefa.com


 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *