درست نویسی، آیا غلط املایی مهم است ؟

چرا غلط املایی مهم است؟

یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶

دوست خبرنگار پرکاری را می‌شناسم که در موضوعات مختلف مطلب می‌نویسد و در خبرگزاری‌ها و برخی روزنامه‌ها و در کانال شخصی خودش و در گروه‌های مختلف آن‌ها را منتشر می‌کند.
ویژگی عمده‌اش این است که پرکار است و البته در بعضی موضوعات بیشتر می نویسد و بدین سبب کار خود را تخصصی می‌داند. چندین بار به ایرادات املایی و انشایی او و برخی دوستان دیگر که نظری درباره متون ایشان ارسال می‌کردند، اشاره کردم و تذکر دادم که رعایت قوانین نگارش و ویرایش زبان فارسی را بکنند و هرجور می‌خواهند متون پرغلط را در میان رسانه‌های مکتوب و دیجیتالی منتشر نکنند. بلافاصله هم پاسخ شنیدم که
«‌هدف از این متن، دیکته نویسی نبود، اصل موضوع را رهاکرده‌اید به دو تا غلط املایی و چهار تا ویرگول چسبیده‌اید، درست نویسی کار ادیبان است و ما رشته تحصیلی‌مان این نبوده است، حالا چه فرقی دارد چطور بنویسیم؛ مهم این است که معنا را برسانیم و آخرین و قاطع‌ترین نظر این که دوست دارم اینگونه بنویسم و اصلا سبک من این است!»
غرض از ذکر این مورد همان مثل معروف است که «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!»

مسأله روز
کاری ندارم تا کجا می‌شود با یک متن پر از غلط املایی، پیام را منتقل کرد یا چرا هر رسانه و سازمان و انتشاراتی و نویسنده و شاعر و باسوادی می‌تواند هرجور که می‌خواهد بنویسد و مجوز چاپ بگیرد و انگار فقط «چه» نوشته است مهم است نه «چگونه» نوشته است؛ بلکه نکته مورد توجه این است که وقتی به نویسندگان پرغلط خرده گرفته می‌شود که چرا غلط املایی دارید، غالب این افراداظهار شرمندگی یا تأسف از این بی سوادی نمی‌کنند زیرا این اتفاق را نشانه بی‌سوادی نمی‌دانند.
به راستی اگر کسی به قواعد زبان پایبند نباشد و کلماتی را که به صورت قراردادی (نوشتار و خوانش خاص) نشانه مفاهیم مشخص قرارداده‌شده‌اند کنار بگذارد و هرجور می‌خواهد بنویسد یا بخواند و بگوید، آیا می‌تواند داعیه‌دار سواد باشد؟ آیا با پذیرفتن این که این چیزها دیگر سواد نیست یا لازم نیست کسی املای همه کلمات را بداند و اگر لازم باشد بی‌شمار لغتنامه و فرهنگ دیجیتالی و مکتوب و برنامه ویراستار متن هست که نوشته شما را تصحیح کند، باز هم می‌توانیم با این شعار هرجور
می‌خواهد دل تنگت بنویس! چیزی از پیام متن دریافت یا منتقل کنیم؟
اصلا آموختن زبان‌های دوم و سوم و خواندن نوشتار دیگران و فهمیدن منظور آن‌ها، دیگر میسر خواهد بود؟
قدرمسلم غلط املایی داشتن، نشانه بی‌سوادی است و نباید به متنی که نویسنده‌اش نمی‌داند چگونه بنویسد خیلی اعتماد کرد، اما این اتفاق معلول است و علت اصلی آن این است که اهمیت و الزام اصل صحیح‌نویسی چندان به مردم گفته نشده است.
به مجله‌ای که مقاله مرحوم آشتیانی را در آن مطالعه می‌کردم فکر می‌کنم. عنوان کنار صفحه « مسائل روز» است. یعنی غلط املایی در آن روزگار جزو دغدغه‌های روز شمرده می‌شده است حال آن که امروزه اصلا چنین نیست.
دوست مترجم زبان آلمانی‌ام‌ می‌گوید: سایت‌ها و نسخه‌های مکتوب روزنامه‌های آلمانی ‌زبان، به طور ثابت درباره نوشتار صحیح کلمات و قواعد نگارشی زبان، برای مردم مطلب می‌نویسند. یعنی برایشان خیلی مهم است که مردم هرروز دراین‌باره بخوانند و بدانند. خوب است حالا که چنین مشکلی در جامعه ما مزمن شده‌‌است، رسانه‌های ما نیز دراین‌باره بیشتر مطلب بنویسند تا چنین موضوعاتی تخصصی و ویژه دانشجویان رشته‌های ادبی فرض نشوند.
اهمیت صحیح نوشتن
کیانا کمایی فرد، دکترای زبان و ادبیات فارسی و ویراستار رادیو (شبکه فرهنگ)، درباره اهمیت درست‌نویسی هم از نظر املایی، هم از نظر نگارشی در گفتگویی با روزنامه اطلاعات می‌گوید:
خوب است اول بگوییم منظور از درست‌نویسی چیست و سپس استدلال کنیم چرا این کار اهمیت دارد. صحیح‌نویسی شامل این سه مورد است:
۱ـ درست نوشتن جمله‌‌ها و پاراگراف (بند) به لحاظ معنادار بودن
۲ـ درست نوشتن واژه‌‌ها به لحاظ املا و رسم الخط
۳ـ به کار بردن صحیح علایم سجاوندی
رعایت صحیح نویسی در این سه مورد ضروری و مهم است؛زیرا اگر متنی صحیح نباشد(در هریک از زمینه‌های یاد شده)، خصوصاً وقتی متن خوانده می‌شود (مثل روزنامه،‌ مجله، کتاب و …) اولین اشکالی که پیش می‌آید بی‌اعتمادشدن خواننده به سطح معلومات و سواد نویسنده و در نتیجه بی‌اعتمادی او به محتوای مطلب است.
در ضمن وجوه اشکال و غلط در واژه‌‌ها (رسم‌الخط و املا) امکان دارد موجب بدفهمی مخاطب شود؛ زیرا وقتی مثلاً کسی واژه «سابون» را ببیند، فقط ممکن است از دیدن چنین اشتباهی خنده‌اش بگیرد یا عصبانی شود، اما قطعاً متوجه می‌شود که مقصود «صابون» بوده است چون ما اصلاً «سابون» نداریم. اما وقتی واژه «رقم» را به صورت «رغم» ببیند، مثلاً بخواند «رغم خوردن سرنوشت»، دچار سردرگمی می‌شود، زیرا ما هر دو واژه «رغم» و «رقم» را داریم و خواننده شک می‌کند که نویسنده واقعاً چه منظوری داشته است، یا مثلاً «فارق و فارغ » اگر با املای اشتباه در متن بیایند موجب بدفهمی و تغییر معنای متن و تردید خواننده می‌شود.
رسم‌الخط واژه هم خصوصاً در جایی که امکان بدفهمی پیش می‌آید بسیار مهم است؛ مثلاً واژه «طرحدار» را برای پارچه‌ای به کار می‌بریم که دارای طرح است، اما اگر همین واژه را به صورت «طرح‌دار» بنویسیم، ایجاد شک می‌کند که شاید این کلمه، مرکب نباشد و در واقع دو کلمه باشد: طرحِ + دار (دار قالی یا …). هدف از آوردن این مثال این است که سرهم یا جدانوشتن یک واژه ممکن است موجب شک و بدفهمی شود.
یا مثلاً «ه» غیر ملفوظ در انتهای کلمات و کسره اضافه و «ه» جایگزین افعال «است و هست»، امروزه به صورت بسیار رایج اما ناروا و نابجا در کلماتی با تلفظ گفتاری اما در متون نوشتاری و در فضای مجازی کاربرد یافته‌اند که مدافعان و مبدعان آن اصلا دقت نمی کنند که کاربرد هرکدام باید چگونه باشد و چه قدر تفاوت معنایی ایجاد می‌کنند. به نمونه‌های زیر دقت کنید:
خونه «اگر نوشته شود «خونِ» خواننده را گیج می‌کند.
«خونِ بدن» اگر نوشته شود «خونه بدن» گیج می‌شویم.
یا جمله «آن مرد آوازخونه» به معنای آوازخوان است، اگر نوشته شود «آواز خونِ» و کسره هم نداشته باشد کاملاً معنای دیگری دارد.
علایم سجاودی هم می‌توانند احتمال دو خوانشی شدن متن و سردرگمی ِ خواننده را تا حدود زیادی کم کنند:
با مرد نالان حرف زدم (معلوم نیست نالان صفت کیست.)
با مرد، نالان حرف زدم (خود فاعل نالان است۰)
یک ویرگول، معنای متن را به راحتی می‌رساند و کمک می‌کند در هنگام خواندن لحن خاص و با تأکید و مکث روی جاهای لازم رعایت شود.
دکتر کمایی درباره متونی که برای اجرا نوشته می‌شوند نیز صحیح نوشتن کلمات و رعایت علایم سجاوندی را ضروری می‌داند و توضیح می‌دهد: گاهی متون برای مخاطب شنیداری نوشته می‌شوند. یعنی خوانده می‌شوند و مخاطب متن را صوتی دریافت می‌کند، مانند آنچه برای گویندگان رادیو و تلویزیون آماده می‌شود. در اینجا نیز صحیح نوشتن متن، برای خوانش صحیح گوینده بسیار مهم است؛ زیرا گوینده یا مجری از روی متن می‌خواند و رعایت نکردن این موارد او را دچار اشتباه می‌کند و این اشتباه به ویژه در برنامه زنده کیفیت برنامه را پایین می‌آورد و موجب بی‌اعتمادی شنونده می‌شود و برنامه مخاطب خود را از دست می‌دهد.
نکته‌ای در رسم‌الخط
هومن عباسپور، عضو هیئت مدیره انجمن صنفی ویراستاران تهران درباره قواعد و قراردادهای «درست نویسی» و تشخیص موارد درست یا نادرست در متن در کانال اختصاصی اش می‌نویسد:
ما فقط می‌توانیم بگوییم که کدام شکل رایج‌تر است یا کدام تعبیر با متن متناسب‌تر است یا کدام آرایشِ پاراگراف با قطع و فونت سازگارتر است یا «من از فلان شیوه‌نامه پیروی می‌کنم.»
بارها نوویراستاران درباره رسم‌الخط کلمات از ما می‌پرسند که مثلاً «کتابخانه» درست است یا «کتاب‌خانه»؟ موضوع همین کلمه «درست» است که نابجا به‌کار می‌رود. باید بدانیم که «درست» دربرابر «نادرست» قرار می‌گیرد. در رسم‌الخط، فقط زمانی می‌توانیم بگوییم فلان صورتِ نوشتاری «درست» است که دربرابر صورت یا صورت‌های «نادرست» قرار گیرد. مثلاً «مسئله» (صورتِ فارسی و رایج‌ترِ امروز) و «مسأله» (صورتِ اصیلِ عربی آن) هر دو «درست» ‌اند، ولی «مسیله» «نادرست» است. مثال دیگر: «خانه‌ای» (صورت رایج‌ترِ امروز) و «خانه‌یی» (صورتی که زرین‌کوب به‌کار می‌بُرد و در «شاهنامه‌» چاپِ خالقی مطلق به‌کار رفته) و «خانه‌ئی» (صورتی که شاملو به‌کار می‌بُرد) هرسه «درست‌اند»، ولی «خانه‌ایی» نادرست است .
گاهی یک صورتِ نوشتاری رفته‌رفته رایج‌تر می‌شود؛ مثلاً «بسوی» و «به سوی» (بافاصله) و «به‌سوی» (بی‌فاصله) هر سه درست‌اند، منتها «به‌سوی» (بی‌فاصله) رایج‌تر است.
گاهی یک صورتِ نوشتاری منسوخ می‌شود، ولی باز هم نمی‌توان آن را «نادرست» دانست؛ مثلاً تا همین نیم قرن پیش «به او» را «باو» هم می‌نوشتند، ولی امروز دیگر «باو» منسوخ شده است،
با این حال نمی‌توانیم به عبدالله مستوفی، نویسنده کتاب بی‌نظیرِ «شرح زندگانی من» که فارسی‌اش از بیش‌ترِ ویراستارانِ امروز بهتر بوده، خرده بگیریم که چرا «به او» را «باو» نوشته است.
گاهی، برای برگزیدنِ یک صورتِ نوشتاری، مِلاکی را درنظر می‌گیرند و از آن پیروی می‌کنند؛ مثلاً «کتاب‌خانه» و «کتابخانه» هر دو «درست» ‌اند، منتها اگر ملاکِ ویراستار مثلاً رسم‌الخطِ فرهنگستان باشد، «کتابخانه» را برمی‌گزیند .
از نظر وی این که گاهی برخی اشخاص، پس از سال‌ها مطالعه و تحقیق، چنان اعتباری یافته‌اند که خودشان رسم‌الخطِ خاصی دارند و می‌گویند فلان صورتِ کلمه را «من این‌طور می‌نویسم»؛ مثلاً می‌گویند من به‌جای «آنچه»، می‌نویسم «آن‌چه»، فقط برای معدودی از اشخاص مُجاز است که دانشِ کافی دست‌کم درزمینه رسم‌الخط و صَرف و ریشه‌شناسی داشته باشند وگرنه، بدونِ داشتنِ این دانش‌ها، حاصلِ کارشان اسبابِ انتقاد و استهزا خواهد بود.
وجیهه تیموری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *