#چالش_صد_روزه_وبلاگ‌نویسی

روز چهل و یکم

شما چگونه احساسات خود را بیان می‌کنید؟ در ابراز آن راحتید؟

آیا می دانید بیش از ۳۰۰۰ کلمه در واژگان انگلیسی وجود دارد که احساسات مختلف را توصیف می کند؟ شما با چه تعدادی از آن‌ها آشنایید؟

در زبان فارسی نیز کلمات زیادی برای بیان احساسات‌مان وجود دارد  که ما در طی روز بیان می‌کنیم اما شاید وقتی می‌خواهیم احساسات‌مان را بنویسیم نتوانیم آن‌ها را در قالب کلمات بگنجانیم! یا براحتی بیانش کنیم!

هر روز نوشتن بی‌وقفه در ساعات مختلف روز از هرآنچه در ذهن مان می‌گذرد و حس می‌کنیم ارتباط بین ذهن و قلب و قلم‌مان را کم‌تر و یا بهتر است بگویم قلم‌مان را برای بیان نرم می‌کند. اگر توجه کنید حتی با توجه خواندن این کلمه«نرم شدن قلم» حس خوبی می‌دهد و اگر واقعا موجب بیان راحت احساسات‌مان شود شیرین‌تر هم می‌شود. موافقید؟ اگر نه چرا؟

احساسات یکی از مهمترین عناصر زندگی ما هستند. بدون هیجانات ناشی از احساسات مختلف زندگی خسته کننده و بی‌معنی می‌شود.

روش‌های نامناسب زندگی مانند:

●نادیده گرفتن، اجتناب یا سرکوب احساسات

●تخلیه احساسات به روش اشتباه مانند: فریاد زدن، شکستن ظرف‌ها، آسیب رساندن به خود و دیگران

●استفاده از مواد غذایی مضر، انواع مخدرها،  نوشیدنی‌های الکلی

●رابطه جنسی افراطی و غلط

●ارتکاب جرم یا مشارکت در جرم دیگران به عنوان راهی برای تخلیه هیجانات

●درگیر شدن بیش از حد با مسائل کوچک و ساده

موجب ایجاد مشکلات جدی برای سلامت جسمی و روانی ما می‌شود.

نوشتن درباره‌ی احساسی که دارید به شما کمک می‌کند تا به واقعیت ماجرا واقف شوید. من مدتهاست این روش را در زندگیم جاری نموده‌ام.

به محض برخاستن از خواب« سه صفحه صبحگاهی» را بیشتر از سه سال است که بصورت مداوم و روزانه می‌نویسم و پس از آن به چنان حس خالی بودن ذهنم می رسم که با یکساعت مدیتیشن عمیق برابری ومرا آماده یک روز سرشار از حال خوب می‌کند. (در مورد صفحات صبحگاهی و تاثیر آن بر نوشتن یا بهتر است بگویم نویسندگی« جولیا کامرون» در کتاب «راه هنرمند» بسیار کامل گفته است). در پست‌های اولیه سایتم نیز بخش‌هایی از آن را گذاشته‌ام. اگر بتوانم لینک هر دو پست را اینجا برایتان می‌گذارم.

پیش‌نهاد می‌کنم حتما امتحانش کنید.البته در طی روز هم بویژه وقتی حالم خوب نیست فقط بطور مداوم می‌نویسم تا ذهنم کاملا آرام شود و گاه در این نوشتن‌ها موضوع نوشتن مطلبی برای وبلاگم ویا دیگر پست‌هایم  آشکار می‌شود!

شما چطور؟ تجربه‌ای از نوشتن صفحات صبحگاهی یا نوشتن یادداشت روزانه دارید؟

دوست داشتید از حس و حالتان از این‌گونه تجربه نوشتن برایم بنویسید!