#چالش_صد_روزه_وبلاگنویسی
روز سی و هشتم
آیا انتخاب کلمهیی برای تمام عمر آسان است؟
برخی فرضها که بنا را بر نوعی محدودیت میگذارند، در شکلگیری ایدههای خلاقانه گاه غوغا میکنند. برای مثال، در وبینار اخیر اهل نوشتن جناب استاد شاهین کلانتری عزیز پیشنهاد دادند:
فرض کنید تا پایان عمر باید جملههایتان را فقط با یک واژهی خاص شروع کنید، نه هیچ واژهی دیگری.
«من»، «از»، «برای»، «عشق»، «زندگی»، «باید» و «تا» بخشی از پاسخها بودند.
سپس هر کسی با کلمهی برگزیدهی خود چند جمله نوشت.
من که «عشق» و «عاشقی» و «زمین»را برگزیده بودم نوشتم:
«عشق را که علت خلقتم و دلیل برتری و سجده فرشتگان بر من است را عزیز میدارم چون مظهر زیبایی وجود خود و خالقم است.»
«عاشقی را علت زیبایی جان و جهانم میدانم.»
«زمین را مادر خود و تمام مخلوقاتش میدانم و دوستش دارم تا هستم.»
به نظر شما چنین محدودیتی خوب است یا خسته کننده است؟
آیا به نظر شما گاهی با ایجاد چنین محدودیتهایی میتوانیم فشار لذتبخشی به ذهن خود وارد کنیم، تا شاید بتوانیم از نوشتن نوعی بازی بسازیم و لذت بیشتری را تجربه کنیم؟
انتخاب شما چیست؟ حداقل سه کلمه را انتخاب کنید و اگر دوست داشتید برایم بنویسد تا در بازی من شما نیز همراه شوید!!!