#چالش_صد_روزه وبلاگ‌نویسی

روز سی و پنجم

جستار چیست و چه تفاوتی با مقاله دارد؟

بابک احمدی در مقدمۀ مجموعه جستارهای محمد قائد (دفترچۀ خاطرات و فراموشی) می‌‌نویسد:

 رسالۀ خوب بیشتر به چکیدۀ کتابی همانند است و نه به اندیشه‌ای که با طول و تفصیل بیان می‌شود. گسترش قاعده‌مندِ فکر و ایده نیست، توانایی یا جسارتِ به کوتاهی نوشتن است. رساله‌های خوب (آن‌ها که عمری با همراه می‌مانند) پرگو نیستند، و به پیروی از یک تدبیر یا دستور دیرپای ادبی شکل گرفته‌اند: خلاصه کن! کوتاه بگو!

 لفظ لاتین exagium به‌معنای اسمی، رساله بوده و به معنای فعلی، آزمودن و نیز وزن کردن. در فرانسویِ کهن نیز essai  به‌معنای آزمودن و تجربه کردن و گاه پژوهیدن بود.

جستار نوشته‌ای است معمولاً کوتاه (در حد مقاله) و غیرداستانی.

هر جستار غالباً داری موضوع مشخصی است، اما جستارنویس برخلاف مقاله‌نویس آزادی فرمی و محتوایی بیشتری برای بسط ایده یا ایده‌های خود دارد. در مقاله که غالباً نوشته‌های آکادمیک را تداعی می‌کند. نویسنده بیشتر در بند ارجاع دادن به منابع گوناگون و استدلال قائده‌مند است. کسی از مقاله‌نویس توقع نویسندگی خلاق ندارد.

اما جستار، پهلو به اثر هنری می‌زند و ساختار خشک و از پیش تعیین‌شدۀ مقاله را ندارد.

ویژگی بارز جستار نمود فردیت و جهان شخصی نویسنده است. جستارنویس آزادانه از دیدگاه‌ها و علایق شخصی‌ خودش می‌گوید؛ آزادی بی‌حدوحصری دارد و می‌تواند تقریباً دربارۀ هر چیزی بنویسد.

نکتۀ قابل‌تأمل در جستارنویسی این است که نویسنده به دنبال تحمیل دیدگاه‌های خود نیست و فقط بینش تازه‌ای را به ما معرفی می‌کند.

جستار یعنی آزادی عمل؛ در جستار نویسنده می‌تواند از کویر شروع کند، سر از دریا دربیاورد؛ و دوباره ویلان و حیران به کویر برسد.

می‌توان به تعداد جستارنویس‌ها، برای جستار تعریف‌های متنوعی داشت.

جستار بهترین زمین بازی برای نویسنده‌های داستانی و غیرداستانی است.

در جستار، هم می‌توان میل قصه‌گویی و روایت را ارضاء کرد؛ و هم مثل مقاله سراغ داده‌ها و تحلیل‌های منطقی رفت.

جستارنویس می‌نویسد تا کشف کند، تا حین نوشتن بفهد، پس جستار برخلاف مقاله، نقشه و چارچوب از پیش تعین‌شده‌ای نمی‌خواهد.

جستار روش مناسبی برای تازه‌گویی است.

آزادی عجین شده با جستار، نویسنده را از بی‌نقص‌گرایی و پایبند بودن به قراردادها می‌ رهاند.