مفهوم عشق وتعریف آن

عشق یک احساس پیچیده و عمیق است که هر فردی ممکن است آن را در طول عمرش تجربه کند. اما سوال مهم این است که چرا عاشق میشویم؟.

تجربه عشق سرشار از شور و هیجان است و حتی اگر کسی شکست بخورد دوست دارد باز هم عاشق شود. عوامل محرک گوناگونی ممکن است در عاشق شدن ما سهم داشته باشند. در ادامه مقاله به این دلایل و راه های ماندگاری عشق پرداخته می شود. با ما همراه باشید.

عشق چیست؟
عشق احساس عاطفی شدید نسبت به شخص دیگر و احساس علاقه به او است که طبق معیار ها اندیشه ها قضاوت و تجربیات خود محبوب را دوست داشتنی برای همه توصیف می نماید. هنگامی که کسی از نظر ذهنی و جسمانی و اخلاقی برای شما جذاب است عشق تبدیل به یک فرایند بیولوژیکی میگردد و جسم شما تحت تاثیر قرار میگیرد. ذهن شما تقویت می شود و نسبت به آن فرد احساس بسیار خاصی پیدا می کنید. در معنای واقعی شما با احساس عشق در کنار فرد سلامت و امنیت را تجربه می کنید و خوشبختی او برای تان بسیار مهم می شود. در عشق واقعی هر یک از طرفین بدون قید و شرط از هم حمایت می‌کند و به سمت تعهد حرکت می‌کنند یعنی در رابطه خودشان را نشان میدهند و حتی اگر ازدواج هم نباشد باز هم تعهد و امنیت وجود دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد درمان شکست عشقی کلیک کنید.

تاثیر عشق روی مغز انسان

نکته مهم این است که بدانید عشق حتی روی مغز انسان هم تاثیر می گذارد یعنی وقتی شما عاشق می شوید مواد شیمیایی گوناگونی مانند سروتونین اکسی توسین، وازوپرسین، دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شوند و تمام این مواد سبب می‌شوند که به تفکرات عاشقانه و خیال پردازی و احساسی با معشوقتان بیندیشید. سروتونین سبب افزایش نشاط و شادی در انسان میشود یعنی تاثیری که داروهایی مانند اکستازی که البته خطرناک هستند ایجاد میکند. اگر شما عاشق کسی شوید سروتونین ترشح می شود اما این بار سالم‌تر. اکسیتوسین هورمونی است که هنگام معاشقه و رابطه جنسی رها میشود و باعث وابستگی به فرد مقابل می گردد. علاوه بر آن وازوپرسین سبب احساس محبت و فرح می شود. وقتی شما با فردی قرارهای عاشقانه می گذارید و برای دیدنش لحظه شماری می کنید دوپامین زیادی در مغزتان ترشح می شود. از طرفی نوراپی نفرین هم موقع استرس آزاد می شود یعنی وقتی عاشق هستید و احساسات فیزیکی مانند تعریق یا تپش قلب را تجربه می کنید بدانید که این هورمون کار خودش را انجام داده است.

چرا عاشق میشویم؟

شاید برایتان جالب باشد که بدانید چرا عشق در وجود یک انسان جرقه میزند و به خاطر آن حاضر می شود هر کاری برای محبوبش انجام دهد. برای رسیدن به این سوال بهتر است بدانید که عشق چگونه اتفاق می افتد و با چه افرادی تجربه می شود؟

داشتن حس خوشایند

تحقیقات گوناگونی نشان می‌دهند که شما به سوی افرادی می روید که می توانند در شما ایجاد خوشحالی و رضایت کنند یعنی حال شما با آنها خوب است اما چرا برخی ها سبب می شوند که شما حال بهتری پیدا کنید؟ شما با آنها حس مثبتی دارید چرا که به گونه‌ای رفتار می‌کنند که برای تان آشنا است و مانند تمام چیزهای آشنا به شما احساس امنیت و آرامش میدهند اما این را بدانید که داشتن احساسات مثبت با عشق بیمارگونه کاملاً فرق میکند. در عشق های بیمارگونه شما آرامش قلابی بدست می آورید و تمام عمر می خواهید همین را حفظ کنید. در حالی که پیامدهای ناخوشایند اش ممکن است بعدها دامن تان را بگیرد.

اعتماد به حس درونی

طبق تحقیقات جالب در حوزه روانشناسی افراد هنگامی که عاشق می شوند از غریزه خود پیروی می کنند و به حس درونی خود اطمینان می کنند. از این رو به دنبال کسانی میروند که بتواند همان حس خوشایند و آشنایی را برایشان ایجاد کنند. به نوعی کسانی شما را مجذوب خودشان می کنند که سبب پیوند شما با دوران کودکی شما می شوند. افرادی که میتوانند خاطرات نوستالژیک و شیرین دوران کودکی را برای تان به تصویر بکشند. این افراد آنچه از عاشقی در دوران کودکی تجربه کرده اید و با خانواده آموخته اید را در وجودتان تداعی می کنند.

پیروی از الگوهای عشق قدیمی

تعریف عشق برای هر فردی در ناخودآگاهش است یعنی همان تعریفی است که در دوران کودکی آموخته است. حتی اگر آن تعریف بر اساس الگوهای نادرست بنا شده باشد. بنابراین خیلی از افراد با اعتماد به این احساسات غریزی ممکن است تجربه شکست عشقی پیدا کند و یا با ناکامی روبرو شوند.

اگر شما بتوانید برخی از الگوهای قدیمی نادرست را که در ناخودآگاه تان وجود دارد شناسایی کنید آن موقع می توانید یک عشق دو طرفه و سالم را تجربه کنید. ناهوشیار انسان چیزی است که نمی تواند به راحتی به آن دسترسی پیدا کند اما خودش را به شکل های گوناگونی نشان می دهد. پس در این موارد توصیه می شود یک روانکاو را با خودتان همراه کنید.

مراحل عاشق شدن

داستان عاشق شدن سفر پیچیده‌ای است که از لحظه‌ای که آن را آغاز می‌کنید و به فرد خیره می شوید تا لحظه ای که این حس به خاتمه برسد ادامه پیدا می کند.

مرحله اول جذابیت

اولین مرحله هر عشقی نزدیک شدن به فردمقابل می باشد اما در یک رابطه عاشقانه شما یک نفر را برای همیشه می خواهید. در واقع مدت ها پیش از آن که فرد مورد نظرتان را پیدا کنید وارد یک جریان مغناطیسی شده‌اید.

نیروهای تکامل در حال سوق دادن شما به سمت یک فرد محبوب هستند که نشانه های بیولوژیکی و ژن های خوبی دارد و شما او را برای یک عمر زندگی ترجیح میدهید. این فرد ممکن است چهره زیبایی داشته باشد یا بوی خاصی بدهد یا سیگنال‌هایی از خود ساطع کند که سیستم ایمنی شما را کامل کند.

مردان معمولاً به چیزهایی در مورد بدن زن ها توجه می کنند که نشان از باروری آنها است اما زنان به فرم های مردانه و شکل بدن ورزشی مرد علاقه مند هستند. آنها از طریق عطر بدن یک مرد برانگیخته می‌شوند و به تغییرات محسوس صورت که نشان از میزان بالای تستوسترون است واکنش نشان میدهند. این موارد بعد از اولین دیدار جزئیاتی هستند که سبب می شود ملاقات های بعدی شکل بگیرند و تبدیل به عشق شوند.

مرحله دوم عاشق شدن

هنگامی که انسان ها دوران عشق و عاشقی خود را توصیف می کنند توصیفات آنها مانند یکدیگر است حتی اگر بعضی از اوقات دچار استرس می‌شوند اما شور و اشتیاق و احساس تملک در همه کسانی که عاشق هستند به طرز چشمگیری قابل مشاهده است. شما احساس آرامش دارید چرا که بدنتان موادی همچون آمفتامین ترشح می کند که برانگیختگی فیزیکی و عاطفی تان را تحت تاثیر قرار می گیرد. تاثیرات توهم زای خفیف یا فانتزی هایی قابل مشاهده است که سبب خاص جلوه دادن محبوب و نشان دادن او به عنوان یک فرد استثنایی و خاص می گردد. شما اعتقاد دارید که این عشقتان برای همیشه ادامه خواهد داشت.

برخی مواقع آغاز عشق یک دفعه و ناگهانی است و این امر بیشتر در مردان وجود دارد تا زنان. شما در چنین شرایطی احساس میکنید که در اوج هستید و قلب شما برای معشوق به شدت می تپد. شما در چنین وضعیتی حس غرور و افتخار دارید و فکر میکنید همان کسی که از دوران نوجوانی دنبالش بوده اید را پیدا کردید و این همان نیمه گمشده تان است.

عشق رمانتیک

در مراحل اولیه به عنوان یک تقویت برای مغز به شمار می رود و می تواند سبب فعال شدن بخش هایی از مغز انسان شود که با اختلالات وسواسی اجباری همراه است یعنی اینکه شما دائما از نظر عاطفی و جنسی به معشوق خود می اندیشید. شما میخواهید همیشه با او باشید و همه چیز را در مورد او بدانید. آنچه مهم است اینکه در حالت عادی انسان ها فاصله ها و مرزها را رعایت می کنند یا از خیره نگاه کردن به دیگران خودداری می‌کنند اما وقتی عشقی اتفاق می افتد تمام این ها برعکس می شود یعنی نگاه ها طولانی، بوسه، برهنگی، لمس عاشقانه و تماس جنسی تمام این چارچوب ها را بر می دارد.

مرحله سوم وابستگی تمام عیار

افتادن در دام عاشقی باعث می شود که شما یک عاشق به تمام معنا شوید. مغز شما به ترشح عشق عادت میکند یعنی هورمون هایی مثل اکسی توسین و وازوپرسین کنترل شما را در اختیار می‌گیرد. احساس شما هم اکنون طوری است که تنها در کنار فرد معشوق می‌توانید آرامش و امنیت را تجربه کنید و حاضرید همه چیز را به خاطر او کنار بگذارید. این نشانه ها شروع دلبستگی هایی می باشند که وابستگی های بلندمدتی را بین افراد شکل می دهند. این نوع دلبستگی تازه با دلبستگی که شما در دوران کودکی خود با پدر و مادر خود داشته اید تشابهاتی دارد. همانطور که دلبستگی شما به پدر مادر احساس امنیت می داد هم اکنون معشوقتان برای تان حکم یک پناهگاه را دارد.

 

اگر عشق واقعی را تجربه نکردید باید از رابطه خارج شوید؟

عشق واقعی همیشه برای هر کسی اتفاق نمی افتد چرا که نوعی شرایط روحی است که شما ارزش واقعی را در فرد دیگر مشاهده می کنید و از آن چه با ورود او در زندگیتان رخ می دهد به وجد می آیید. اگر کسی با شما رفتار ملایمت آمیزی دارد و دوستتان دارد او را فقط به این خاطر که مسائلی دارید یا ارتباطی خاص را تجربه نمی کنید که شما را شیفته خود کند رها نکنید. عشق واقعی چیزی است که هر فردی خواهان آن است اما همیشه برای همه به وجود نمی‌آید. برای ارتباطات خود بهتر است زمان بگذارید و برای بالا بردن اعتماد و احترام به همدیگر و کیفیت رابطه تمام تلاش خود را کنید.

راه های ماندگاری عشق

برخی از روانشناسان مانند هلن فیشر و بایاناکا اسیویدو معتقدند که می توان احساس عشق را برای زمان بلند مدتی زنده نگه داشت. آنها تحقیقات جالبی را انجام دادند. به این صورت که مغز ۵۰ زوج که به طور میانگین در ۲۱ سالگی ازدواج کرده بودند را مورد تحقیق قرار دادند. هنگامی که به آنها عکس های آغاز زندگی شان را نشان دادند بعد از تقریبا ۷ ماه همان احساسات اولیه را تجربه می‌کردند اما تفاوتهایی مشاهده شد یعنی مناطق مغزی مرتبط با استرس در زوج های عاشق که از زمان ازدواج آنها مدت بیشتری میگذشت فعالیت کمتری داشت و برعکس مناطقی که با احساس آرامش مرتبط بودند فعال‌تر شده بودند. تحقیقات دیگری هم نشان دادند که روابط سالم سبب کاهش استرس ابتلا به آلزایمر و بهبود سرطان می شوند. اما مهم این است که بدانید چطور میشود یک رابطه را برای بلند مدت زنده نگه داشت؟

صداقت

آنچه برای یک رابطه عاشقانه مهم است و می تواند عنصر ضروری محسوب شود صداقت افراد نسبت به یکدیگر است. هنگامی که عاشق می شوید بیشتر خودافشایی می کنید و در مورد خواسته ها و آرزوهای تان صحبت می کنید. اگر در مورد موضوعی نظرتان مخالف محبوبتان است میتوانید با احترام در مورد آن بحث کنید.

تحسین

سعی کنید دنبال بهانه هایی برای تحسین معشوقتان باشید هر چند کوچک و جزئی. مثلا شما می توانید از دستپخت یا لباس زیبای او تعریف کنید. هرکسی دوست دارد مورد تقدیر دیگران قرار بگیرد. شما با تحصیل کردن احساسات و افکار فرد مقابل را تحت تاثیر قرار می دهید و روی عزت نفس او به طور غیر مستقیم اثر خوشایندی می گذارید.

نشان دهید که به یادش هستید

شما می توانید قبل قرارهای مهم حتی در یک روز کاری سخت به محبوبتان پیام دهید و حال او را بپرسید. اگر شریکتان ناراحت است با او همدردی کنید و علت ناراحتی اش را جویا شوید. علاوه بر این می‌توانید لیستی از چیزهای مورد علاقه او تهیه کنید و دنبال راه هایی برای خوشنود کردنش باشید.

گوش دادن

آنچه می تواند جذابیت را در یک انسان چند برابر کند و راه ماندگاری یک رابطه را تضمین کند گوش دادن بدون قید و شرط شما به شریک عاطفی تان است. هنگام گوش دادن به چهره فرد نگاه کنید و با نشانه های کلامی حرف هایش را تایید کنید. علاوه بر این می توانید سوالاتی از او بپرسید و اطلاعات بیشتری به دست بیاورید. این کارها نشان می دهد که برایش مهم هستید.

گفتن “دوستت دارم”

ممکن است در خانواده بزرگ شده باشید که گفتن این جملات برای تان کمی سخت باشد و انتقال این احساس را جالب ندانید. اما بهتر است بدانید که گفتن دوستت دارم باعث ترشح ماده ای در مغز به نام اکسی توسین که به هورمون عشق معروف است می شود ماده ای که می تواند ماندگاری یک رابطه را شدت بخشد. این جمله را به هر صورتی که می توانید مستقیم یا از طریق پیامک به مخاطب تان بگویید.

کلام آخر

عاشق شدن تجربه هیجان انگیزی است که می تواند دنیای یک انسان را متفاوت کند. اما گاهی افراد درگیر عشق بیمارگونه می شوند و احتمال دارد در پی آن روابط چالش انگیز و ناسالمی را تجربه کنند. در این شرایط کمک گرفتن از یک مشاور یا درمانگر بالینی الزامی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *