#چالش_صد روزه _وبلاگ‌نویسی

روز سی و یکم

از ساعت پنج عصر دوشنبه گذشته یعنی٣٠ مردادماه با قطع تلفنمون وای‌فای منم قطع شده . همون روز برای از دست ندادن وبینار اهل نوشتن یک بسته یک روزه همراه اول گرفتم به این خیال خوش که تا فردا وصل میشه! تا حالا که نشده و وبینار رو هم تا امروز که ٩ روز گذشته هنوز  وصل نشده که نشده !!!

طبق اطلاعات واصله و اخبار موثق و شواهد موجود در کوچه مان که آسفالت کوچه ‌مان کنده شده و همانطور هم به لطف‌شان مانده!!!عالیجنابان تصمیم گرفتن که کابل‌ها رو زیر زمین خاک کنند و این کار هم انجام شده اما بدون نظارت!!!

کارگران محترم مسئول اینکار ضمن جابجایی!!! سیم‌های قطع شده رو هم چال کرده‌ و بی‌توجه به عواقبش و با سمبل‌کاری رفته‌اند. حالا بیش از دویست خانوار تلفنشان قطع شده و زیر خاک مدفون. تا دوباره کنده شده و یافته و درست شود!!! خدا می‌داند چند روز شود.

یا خدا به فریاد برس.

منم که تمام متن‌هام با لپتاپ می‌نویسم بس که این گوشیم موقع متن نویسی  ادا درآره، از وبلاگ‌نویسی‌ افتادم. البته ناگفته نماند که همزمان با این اتفاق سرمای سختی همراه با تب شدید و آبریزش و عطسه و ضعف و…خوردم که عوارض سردرد و سرفه‌هاش هنوز مونده و کله‌ام منگ  و سنگینه. شایدم یکی از دلایل ننوشتنم این باشه.

اما امروز تصمیم گرفتم لااقل شرح ماوقع بنگارم تا کمی از حرصم به مخابرات و حماقتشون کم بشه و کمی دق‌دلم خالی بشه. اما تا اینجا که  احساس نمی‌کنم دلم خالی شده باشه!!! حقشونه تا هفتاد جدشون رو به فحش نه بدتر از خودشون بسپاری.

از بسته‌های همراه اول چی بگم!!! که وقتی که شب مبلغ مصرفتو چک می‌کنی و می‌خوابی و صبح هم گوشیتو روشن نمی‌کنی. وقتی ساعت ١١ روشن می‌کنی پیام میاد که شما ٧۵٠مگ مصرف کردی که بجای دوتا شاخ چهارتا رو سرم روییده که باکدوم مصرف چنین شده؟؟؟

کم کم دارم شک می‌کنم که وقتی گوشیم خاموشه یکی داره ازش استفاده می‌کنه. حالا کیه نمی‌دونم .فقط اینو می‌دونم که خیلی آدم پر مصرفیه.

ببینمش گوششو کندم از ته ته والا بخدا!!!!

بنظرتون حق با من نیس که نتونستم چالش روزانه مو بنگارم. والا حال نمی‌مونه واست که دستت بنگاره به مولا. انگار خواهی نخواهی شعرکی بنگاریدم!!!

اما یک حسن که داشته چون حس کاری نداشتم کتاب صوتی بگوشیدم چه بگوشیدنی!!! البته همیشه جزو برنامه‌ روزانه ام حین آشپزی بوده اما این ٩ روز در بستر بیماری بیشتر کوشیدم و لذتشو بردم و چند روزی که بهتر شدم دو کتاب « رمان مرد بی‌زبان » و «لاتاری، چخوف و داستان‌های دیگر»که از کتابخونه گرفتم هم تموم کردم. (اندرمزایای قطع تلفن و بیماری!!!)  خدایا شکرت. خوبه که یک جای شکر باقی گذاشتم !!!!