کتاب راه هنرمند «جولیا کامرون»

19خرداد ماه سال 80آن را خریداری نمودم و تا الان پنج بار خوانده ام و بهترین بخشش را که صفحات صبحگاهی است سال‌هاست انجام می‌دهم که نوعی تراپی است که با نوشتاردرمانی صبحگاهی انجام می‌شود.
چیزی که کتاب «راه هنرمند» تلاش دارد به ما بگوید این است که همه ما هنرمند هستیم و جوهره خلاقیت چیزی جدا از ما نیست. 

کتاب با تمرین و بازی‌هایش نه تنها از ما «هنرمند تمام وقت» که والاتر از آن «آدم تمام وقت» می‌سازد.

همه ما هنرمند هستیم و با عنصر خلاقیت می‌توانیم زندگی هنرمندانه و منحصر به فرد خودمان را داشته باشیم. 

این کتاب مسیر بازیابی خلاقیتمان را (که یک کودک درون و هنرمند است) به ما نشان می‌دهد، تا ما با کمک آن زندگیمان را واقعا زندگی کنیم. 

دو ابزار محوری این مسیر: 

۱.صفحات صبحگاهی

۲.قرار ملاقات با هنرمند درون

صفحات صبحگاهی: 

هر روز به صورت روتین به محض برخاستن شروع به نوشتن کنید. سه صفحه پشت سرهم بدون برداشتن قلم از روی کاغذ، مدام و بدون تعلل و تفکر فقط بنویسید. 

در ننوشتن این صفحات هیچ عذر و بهانه‌ای وجود ندارد.

.

نگران نباشید. تا هفت هفته نخست اصلا قرار نیست آنها را بخوانید. پس هرگونه که می‌خواهید و در مورد هر‌ آنچه می‌خواهید بنویسید. اگر نمی‌دانید چه بنویسید، از این سردرگمی بنویسید. برای نوشتن صفحات صبحگاهی شیوه نادرست وجود ندارد. فقط خودتان باشید.
«تخلیه ذهن» از اصلی‌ترین هدف این صفحات است. اما همین صفحات به ظاهر بی‌هدف، در طول زمان کم‌کم الهام‌بخش خواهند بود. می‌آموزید سانسور کننده درونتان را ضعیف کنید و هر روز و هر روز به پیکار با آن برخیزید. 
صفحات صبحگاهی به مغز منطقی ما که مسئول بقای ماست و در برابر هر چیز ناآشنا و جدید گارد می‌گیرد، می‌آموزد کنار بایستد تا مغز هنرمند ما که مخترع و کودک درون و استاد حواس‌پرت ماست، روی صحنه بیاید و بدرخشد.

۲.قرار ملاقات با هنرمند درون: 

در طول هفته یک زمانی را معین کنید تا با خود و هنرمند درونتان وقت بگذرانید. 

 

هنرمند درونتان نیاز دارد او را بیرون ببرید و به او بال و پر بدهید و به حرف‌هایش گوش کنید.

در این گردش‌های دو نفره به هنرمند خردسال درونتان گوش فرا دهید و با او مکالمه کنید. 

شاید از این امر به ظاهر ساده طفره بروید اما این را فقط ترس از «صمیمیت با خویشتن» بدانید. ترس از شنیدن حرف‌های راستین کودک درونتان که به آشکار ساختن خویش می‌انجامد. با آن روبه‌رو شوید. 

در این گردش‌های هرگز نفر سومی را با خود نبرید و نداشتن پول را بهانه نکنید. یک کودک بیشتر از پول به توجه والدینش احتیاج دارد. فقط برای آن با اشتیاق وقت بگذارید.

می‌توانید یک فیلم را تماشا کنید. به تماشای یک دریاچه بروید یا پیاده‌روی کنید و…

نکته:

باید بدانید انجام رهنمود‌های این کتاب سهل و ممتنع است و در طول زمان دوست دارید هرکاری بکنید؛ اما انجام این تمرین‌ها را به تعویق بیندازید. اجازه بدهید به شما بگویم هرچقدر یک تمرین برای شما سخت باشد، دقیقا باید روی همان تاکید کنید و کلید معما همان جاست. 

حفاظت از محیط‌زیست هنری:

ما به عنوان هنرمند به هنگام خلق کردن از چشمه درونمان سود‌ می‌جوییم. ما مسئول حفظ و نگهداری از این چشمه هستیم و باید همیشه آن را جوشان و پرآب نگهداریم. 

اما چگونه؟ 

۱.هنر زاییده توجه است و قابله آن ریزه‌کاریهاست به جزئیات توجه کنید. 

۲.هنر، از تصویر سود می‌جوید و ما باید هوشیار باشیم و فعالانه تصاویر نو به آن بیفزاییم. 

۳.مغز هنرمند، مغز حسی است. دیدن و شنیدن و بوییدن و چشیدن و لمس کردن همه عناصر جادویی هستند که راه هنر را هموار می‌کنند.

۴.کارهایی انجام دهید که نه یک وظیفه که در واقع تفریح و سرگرمی هستند. چنین کارهایی می‌توانند خیلی ساده باشند و در حین انجام این کارها حس‌های اسرارآمیزتان را دنبال کنید و مدام بهانه‌جویی و دنبال منفعت آن نباشید. 

مثلا: اگر امروز از این مسیر حرکت کنم تا محل کار چه چیزهایی خواهم دید؟ 

۵.از رایحه‌های جدید یا رایحه‌های نوستالژیک که راهی به سوی تداعیهای قدرتمند هستند بهره ببرید. 

مثلا: یک عود روشن کنید و با استشمام بوی آن ببینید چه احساسی در شما برانگیخه می‌شود.

۶.از صداها و حرکات موزون استفاده کنید. این کار شما را سرشار از طراوت می‌کند. 

۷.از کارهای منظم و تکراری استفاده کنید. 

خواهران برونته و جین آستین در حین سوزن‌دوزی دفتر خود را روی پاهای خود قرار می‌دادند و در حین سوزن دوری می‌نوشتند. هنرمند درونتان هم تسکین می‌یابد، هم برمی‌انگیزد.

۸.دوش بگیرید و شنا کنید. 

انیشتین می‌گفت بهترین اندیشه هایش زیر دوش به سراغ او می‌آمدند.

۹.که از همه مهمتر هست: لطفا با تجربه‌های زندگیتان رو به رو شوید و آنها را نادیده نگیرید. در لحظه اکنون باشید تا مناظر و صداهای پیرامونتان را تمام و کمال ثبت کنید و با آن چشمه خلاقیت درونتان را پر کنید.


🌹با نوشتن منظم روزانه و کندوکاو در  خودت میتونی با اون بخش خلاق درونت ارتباط برقرار کنید
.
اگر میخوای خلاقیت خودت را بازیابی کنی لازم نیست که با نوشتن یک متن ادبی و خاص شروع کنی.بلکه میتونی به نوشتن صفحات صبحگاهی به زبان ساده شروع کنی.

💙صفحات صبحگاهی باعث میشه که از همان صبح اول وقت که از خواب بیدار میشی،کمکت می‌کنه که خلاقیت را به جریان بیندازی.

فقط کافیه بشینی و بگذارید افکارت جاری بشه و هرچه به ذهنت میرسه را بنویسی.

قرار نیست که این صفحات یک اثر هنری فاخر و خاص باشد. ،در واقع باید به چشم یک مراقبه بهش نگاه کنید‌.

🔥در این فرآیند با تمرکزی که بر لحظه حال داریم ،از تمرکز بر دنیای بیرون خارج می‌شویم.
حتی اگه موضوعی هم به ذهن مان نرسید، میتونیم بنویسیم که چیزی به ذهن مان نرسید و می تونی ،بنویسی ،نمی دونم چی بنویسم.

موقعی که داریم صفحات صبحگاهی می‌نویسیم در واقع داریم  بخش منتقد درون  و مغز منطقی خودمان را سرکوب میکنیم و بجایش اجازه می‌دهیم مغز هنرمند کار را بدست بگیره .
توی نوشتن اصلا نگران این نباشیم که اشتباه بنویسیم و یا فشار بیاریم که خوب و جذاب بنویسیم نباشیم،پس مغز هنرمند را رها کن و بگذار کارش را بکنه.

💚هفته ای یکی دو ساعت را برای  هنرمند درونت وقت بگذار ،با پیاده روی یا رفتن به طبیعت یا ساحل  دریا .

🔥نکته اینه که با خودت یا هنرمند درونت  خلوت کنی و بگذاری که ذهنت پرواز کنه و استراحت داشته باشه.

به مرور زمان  متوجه میشی که هر چه قدر بیشتر  خودت و دنیای اطرافتان  را کشف کنید ،ارتباط شما با هنرمند درونتان قویتر خواهد شد.
میتونی برای کشف چیزای تازه  مثلا مسیر جدیدی را برای برگشت به منزل انتخاب کنی و یا حتی یه توقف کوتاه داشته باشی و این بار یک نگاه قدرشناسانه به خورشید و غروب آن داشته باشید.
خلاصه از هر فرصتی برای کشف دنیای اطراف مان استفاده کنیم.

#راه_هنرمند #جولیا_کامرون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *