#چالش_صد_روزه_وبلاگنویسی
روز هشتاد و ششم
چرا حیوانآزار شدیم؟
امروز تا در خونه رو باز کردم یک سگ سیاه با تکه های زرد روی چشمها و گوشاش و پاهاش یهو چند متر پرید اونور و از دور ایستاد به نگا کردنم.
منم که عاشق سگام از روی پله آروم اومدم پایین و قربون صدقهاش رفتم و گفتم: ای جووووووونم نترس من عاشقتم، کاریت ندارم که!!!
اونم رو دو تا پاش نشست و معصومانه نگام کرد.
کیسه آشغالم سنگین بود سریع رفتم. وقتی برگشتم نمیدونم چرا و شاید چون محبت قلبی منو حس کرده بود.
با تکون دادن دمش آروم آروم اومد به سمت من تا کنار پاهام و سرشو آورد جلو و منو بو کرد. خیلی جلوی خودمو گرفتم که بغلش نکنم. فقط باز قربون صدقهاش رفتم و تازه متوجه شکمش شدم که نشان از حاملگیش داشت.
وقتی خواستم درو ببندم دیدم چند قدمی در نشسته و با محبت نگام میکنه. سریع اومدم که یه چیزی واسه خوردنش ببرم. وقتی برگشتم دیدم نیست.
از ظهر تا الان دارم به حرکت اولش و بعدش فکر میکنم که ما آدما چقدر بدیم که یک سگ به محض دیدنمون و بدون شناختمون طوری وحشت میکنه که مثه تیر رها شده از چله میپره و فرار میکنه! واقعا چرا؟
چرا اینجوری شدیم؟ چرا به حیوونای بیآزار و مفید اینطوری آزار میرسونیم به حکم این که نجسن؟
چرا با گربهها هم همین رفتار ناهنجارو داریم؟ اونا که نجس نیستن؟
چرا ما حیوون دوست نیسیم؟
آیا در اسلام حکم آزار به حیوونا در جایی از قرآن و احکام اسلامی اومده؟ من که ندیدم!
در سفری شش ماهه به سه شهر از کشور ترکیه٫ در آلانیا و آنتالیا و به ویژه در استانبول مردم چنان مهری به سگها و گربههای خیابونی داشتن و براشون در گوشه گوشههای کوچه و خیابون غذا میذاشتن و لونه ساخته بودن که برام تحسینبرانگیز بود!
چرا ما چنین فرهنگی نداریم؟
چرا ما حتی گستاخانه به خودمون اجازه میدیم به کسایی که سگ یا گربه دارن در خیابون و پارکهامون با فحاشی و گاه کتک آسیب برسونیم؟
چرا حیوون آزاری در ایران مایه مباهاتمون شده؟
چه کسی و به کجا ما را بردن؟
به کجا داریم میریم اونم با این شتاب؟
آیا حیوون آزاری نشانه اصالتمونه؟
اینا سوالاییه که مدتهاست ذهنم را میخوره و رفتار امروز این سگ انگار رو این شعلهی افتاده به جونم٫ جون دوباره داده و از دورن میسوزونتم!
بیاین حیوونارو عاشقانه دوست داشته باشیم و در ترویج مهرورزی به حیوونا بکوشیم. تا ایرانی اصیل در عمل و نه در حرف و شعار بشیم!
#مهناز_روحانی
#یادداشت_روز