#چالش_صدروزه_وبلاگ‌نویسی

روز هفتادم

روز هشتم بنویسم

تمرین امروزو صبیلی طراحی کرده

تمرین داریم، چه تمرینی😍

قراره امروز شعر بگیم، اما یه شرط داره؛

شعرو این‌جوری شروع کنیم:

در تاریکی بی‌آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم روییده

دری به روشنایی

آری انتظاری روشن

چه شیرین است این کلام

همیشه عاشق نور و سپیدی و باران بوده‌ام

گویا اینان با هم زاده شده‌اند

یا شاید من با آنان زاده شده‌ام

که تصورشان بی‌هم برایم ناممکن است

گویا اینان باهم زاده شده‌اند تا من در آن‌ها زاده شوم

نضج گیرم

جانم و روحم تازه شود و تازه بماند

که تازگی همیشه سرآغاز زیبایی جان و جهان است

ای جان و جهانم

تازه بمان تا زیبا بمانی.

تازه بمان تا انسان بمانی

#بنویس

#شعر_من

 

پیمایش به بالا